در ذهن بسیاری از ما، تصویر فرد دارای معلولیت با چالشهای مشابه و نیازی یکسان تداعی میشود، اما وقتی به چشمانداز جهانی نگاه میکنیم، درمییابیم که واقعیت بسیار پیچیدهتر است؛ در جوامع پیشرفته، معلولیت اغلب با افزایش میانگین سنی جمعیت پیوند خورده و تمرکز بر توانمندسازی و مشارکت فعال افراد سالمند در تمامی حوزههای اجتماعی است، در حالی که در کشورهای در حال توسعه، معلولیت بیشتر نتیجه کمبود امکانات پایهای بهداشتی، دسترسی محدود به خدمات پیشگیری و درمان و نبود حمایتهای ساختاری است که میتواند از تولد تا بزرگسالی برای افراد چالشساز باشد.
سهم سالمندان
از منظر جمعیتی، در کشورهای توسعهیافته که میانگین سنی بالاتر و نظام سلامت جامعتری دارند، سهم افراد سالمند داری معلولیتهای حرکتی، بینایی یا شنوایی بالا میرود و به تبع آن نیاز به فناوریهای کمکی پیشرفته مانند ویلچرهای تمامخودکار، سیستمهای هوشمند کمکی بینایی و زیرساختهای هوشمندسازی فضای شهری برای حرکت آسانتر بیشتر احساس میشود؛ اما در بسیاری از کشورهای جهان سوم که جمعیت جوانتر است، معلولیت غالباً بهدلیل عوامل پیشگیریپذیر مانند سوءتغذیه، بیماریهای عفونی و تصادفات جادهای بروز مییابد و پوشش واکسیناسیون و برنامههای غربالگری مادر و کودک ناقص است، از این رو نیاز اصلی این جوامع در مرحله نخست فراهم کردن خدمات پایهای مراقبتهای بهداشتی، توانبخشی ابتدایی و آموزش به خانوادهها برای حمایت از رشد و استقلال افراد معلول است.
اصل دسترس پذیری
وقتی وارد خیابانهای شهرهای پیشرفته میشویم، با شبکهای از پیادهروهای همسطح و شیبدار مجهز به شیارهای راهنمای نابینایان، آسانسورهای مخصوص ویلچر در ایستگاههای مترو و اتوبوسهای با کف همسطح روبهرو میشویم که دسترسی به فضاهای عمومی را برای همه تضمین میکنند؛ در مقابل، در بسیاری از کلانشهرهای کشورهای در حال توسعه، حتی در مرکز شهرها هم بیشتر معابر پیادهروهای ناهموار، پلهای هوایی فاقد رمپ و ناوگان حملونقل عمومی بدون امکانات ویژه به چشم میخورد و مردم معلول یا مراعات خود را محدود به خانه میکنند یا با هزینههای گزاف برای استفاده از تاکسیهای خصوصی و سرویسهای غیررسمی دستوپنجه نرم میکنند.
مشارکت حداکثری افراد دارای معلولیت
از نظر اولویتبندی نیازها نیز میتوان گفت که در کشورهای پیشرفته، بیشترین نیاز در حوزه شکلدهی به سیاستهای «مشارکت حداکثری» است؛ یعنی نه تنها رفع موانع فیزیکی، بلکه تمرکز بر حذف موانع اجتماعی و فرهنگی—مثل تبعیض در استخدام، تفکیک آموزشی و دسترسی به تفریحات و ورزش—و فراهم آوردن زیرساختهای دیجیتال قابلدسترس برای همگان تا افراد دارای معلولیت بتوانند در فضای آنلاین نیز بهطور مستقل عمل کنند. اما در کشورهای در حال توسعه، اولویت با “حمایت پایهای و دسترسی اولیه” همراه با آموزش جامعه و تقویت نهادهای محلی است؛ بهعبارت دیگر فراهم کردن مراکز توانبخشی محلی با مربیان آموزشدیده، تامین وسایل کمکدرمانی ابتدایی و ایجاد شبکههای خودیار و خانوادهمحور که بتواند کمبودهای دولتی را تا حدی جبران کند، در صدر فهرست نیازها قرار دارد.
برنامهریزی طبق منابع موجود
اگر چه شرایط و اولویتها در سطح جهانی تفاوت دارد، اما نکته اساسی این است که هر جامعهای باید بر اساس ساختار جمعیتی، منابع در دسترس و فرهنگ خود برنامهریزی کند: جوامع پیشرفته به سمت هوشمندسازی و حذف موانع نامرئی میروند، در حالی که جوامع در حال توسعه هنوز در تلاش برای تأمین نیازهای اولیه بهداشتی، آموزشی و توانبخشی هستند؛ اما در هر دو قطب، مهمترین اصل احترام به کرامت انسانی و مشارکت واقعی افراد دارای معلولیت در همه ارکان تصمیمسازی است، تا فارغ از سطح توسعه اقتصادی، هیچ انسانی به خاطر شرایط فیزیکی یا ذهنیاش از حقوق و فرصتهای برابر محروم نماند.
نقش شرکتهای مناسب سازی در این حوزه چیست ؟
شرکتهای مناسبسازی (یا شرکتهای ارائهدهنده خدمات دسترسپذیری) در مسیر توانمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت، نقش محوری و چندوجهی دارند. در ادامه، مهمترین ابعاد و کارکردهای این شرکتها را بررسی میکنیم:
۱. ارزیابی و مشاوره فنی
شرکتهای مناسبسازی نخستین گام را با انجام بازدیدهای میدانی و ارزیابی جامع از محیط میگذارند؛ آنها نقاط مانعساز و کمبودهای زیرساختی را شناسایی و با استفاده از استانداردهای بینالمللی (مانند ADA، ISO 21542 و مقررات بومی) گزارشی دقیق از وضعیت موجود و راهکارهای پیشنهادی تهیه میکنند. این خدمات مشاورهای، سازمانها و نهادهای دولتی یا خصوصی را در برنامهریزی بودجه، اولویتبندی پروژهها و اخذ مجوزهای لازم یاری میکند.
۲. طراحی معماری و مهندسی اختصاصی
در گام بعد، تیمهای مهندسی معماری و عمران شرکتهای مناسبسازی با رویکرد «طراحی فراگیر» (Universal Design) نقشهها و پلانهای اصلاحی را ترسیم میکنند؛ این طراحیها شامل رمپها، آسانسورها، سرویسهای بهداشتی ویژه، دربهای اتوماتیک و سیگنالهای راهنمای نابینایان است که بهگونهای یکپارچه در ساختار ساختمان یا فضاهای شهری ادغام میشود تا علاوه بر افزایش دسترسی، اتلاف فضا یا زیباییشناسی معماری نیز تحت تأثیر منفی قرار نگیرد.
۳. تأمین و نصب تجهیزات کمکی
شرکتهای تخصصی با شناخت دقیق نیازهای مشتریان، تامینکننده انواع تجهیزاتی هستند که از ویلچرهای برقی پیشرفته و ویلچرهای تاشو تا پلهبرقیهای سبک مسکونی و راهنمای صوتی برای نابینایان متغیرند. آنها فرایند نصب و راهاندازی را همراه با آزمایش عملکرد و آموزش اولیه به کاربران یا کارکنان نگهداری انجام میدهند تا بهرهبرداری از این تجهیزات بدون خطا و با ایمنی کامل صورت پذیرد.
۴. توسعه راهکارهای هوشمند و دیجیتال
امروزه حوزه دسترسپذیری فراتر از سازههای فیزیکی رفته و شامل بسترهای دیجیتال نیز میشود. شرکتهای پیشرو در این عرصه، نرمافزارها و اپلیکیشنهایی را توسعه میدهند که از طریق رابطهای کاربری ساده، قابلیت «خوانش صفحه» برای نابینایان یا زیرنویس و ترجمه همزمان برای ناشنوایان را فراهم میکنند. علاوه بر آن، سیستمهای اینترنت اشیاء (IoT) در ساختمانهای هوشمند به افراد معلول امکان میدهد با فرمانهای صوتی یا حرکتی چراغها، پنجرهها و تجهیزات را کنترل کنند.
۵. آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی
بدون آگاهی و فرهنگسازی، هر چقدر هم زیرساختها کامل باشد، افراد معلول بهدرستی استفاده نخواهند کرد و حتی ممکن است با رفتارهای نادرست مواجه شوند. شرکتهای مناسبسازی دورههای آموزشی ویژه کارکنان شهرداری، مدیریت اماکن عمومی، هتلها و مراکز تجاری برگزار میکنند تا مفاهیم دسترسپذیری، روشهای پشتیبانی و اهمیت احترام به حقوق افراد دارای معلولیت به صورت عملیاتی منتقل شود.
۶. نظارت و ارزیابی مستمر
پس از اجرای پروژههای مناسبسازی، این شرکتها با انجام سرویسهای دورهای و ممیزی عملکرد، اطمینان حاصل میکنند که تجهیزات دچار خرابی نشده و استانداردهای دسترسپذیری همچنان رعایت میشوند. گزارشهای ادواری آنها مبنای تصمیمگیری برای بهروزرسانی یا توسعه زیرساخت میشود.
۷. مشاوره حقوقی و تدوین سیاستها
شرکتهای بزرگتر علاوه بر امور فنی، واحد حقوقی و پژوهش دارند که نهادها را در انطباق با مقررات ملی و بینالمللی یاری میکند و با تدوین آییننامهها و دستورالعملهای داخلی، چارچوبی شفاف برای الزام به مناسبسازی در همه بخشها فراهم میآورد.
۸. همافزایی با انجمنها و نهادهای غیردولتی
برای دستیابی به تأثیرات اجتماعی گستردهتر، این شرکتها اغلب با سازمانهای مردمنهاد و انجمنهای افراد معلول همکاری میکنند تا پروژهها را براساس نیازهای واقعی جامعه هدف اولویتبندی کرده و در رویدادهای آموزشی و اطلاعرسانی مشترک حضور داشته باشند.
۹. نوآوری در محصولات و خدمات تکمیلی
شرکتهای دانشبنیان در حوزه «ریدیزاین» محصولات مصرفی—مانند مبلمان، لوازم خانگی و حتی بستهبندی کالا—را برای استفاده بهتر افراد دارای محدودیت حرکتی یا بینایی اصلاح میکنند. به این ترتیب، نه تنها محیطها، بلکه خود کالاهای روزمره نیز بهسمت دسترسپذیری حرکت میکنند.
در مجموع، نقش شرکتهای مناسبسازی فراتر از یک پیمانکار ساده است؛ آنها بهمثابه پلی میان نیازهای فنی، الزامات قانونی و حقوق انسانی افراد دارای معلولیت عمل میکنند و با ارائه راهکارهای جامع، از مرحله ارزیابی تا بهرهبرداری و بهروزرسانی، زنجیره کامل دسترسپذیری را در هر جامعهای تضمین میکنند. این شرکتها در جوامع پیشرفته با تمرکز بر نوآوریهای دیجیتال و مشارکت اجتماعی و در کشورهای در حال توسعه با تأکید بر تأمین خدمات پایه و آموزش محلی، سهم بهسزایی در ایجاد شهری فراگیر و عادلانه برای همه میگذارند.