جنبش زندگی مستقل معلولان؛ دسترسپذیر یا رویاپردازی؟
استقلال فردی و مستقل بودن برای تمامی انسانها یک اندوختۀ مهم است، افراد در طول زندگی خود میکوشند که به این مهم دست یابند. افرادی که دارای معلولیت هستند برای رسیدن به این موضوع راه بسیار سختی را در پیش دارند ولی برای اینکه انگیزه و شوق خود را برای داشتن یک زندگی مستقل از دست ندهند به کمک دولتها و رسانهها نیاز دارند. جنبش حقوق معلولان برای اهمیت دادن به این قشر به راه افتاد. پس از آن جنبش دیگری به نام زندگی مستقل معلولان نیز راه اندازی شد که بیش از پیش به این افراد انگیزه داد. در ادامه با کم وکیف این جنبش آشنا خواهیم شد.
جنبش زندگی مستقل معلولان راهی برای دسترسپذیری
جنبش زندگی مستقل معلولان از پس جنبش حقوق معلولان در سال 1970 میلادی به راه افتاد. قسمت جذاب ماجرا این است که جنبش زندگی مستقل معلولان به دست افرادی ایدهپردازی شد که خودشان دارای معلولیتی بسیار شدید بودند، آنها در پی تغییرات اساسی در نگرشهای موجود نسبت به معلولیت در جامعه بودند.
عادی سازی معلولیت
عادی سازی معلولیت یک کار بسیار مهم است که در این جنبش مطرح شد. یک فرد دارای معلولیت فارغ از اتفاقی که برایش افتاده یک انسان است و نه تنها نیازهای یک انسان بدون معلولیت را دارد بلکه در بسیاری از موارد نیازمند توجه بیشتر است و احتیاجی به نگاه ترحم آمیز دیگران ندارد، او بیشتر به دنبال برآورده کردن نیازهای خود است.
نیازهایی که با بیتوجهی سایرین و خودخواهی آنها نادیده گرفته شده. یکسانسازی حقوق شهری از دیگر دستاوردهای این جنبش بود، ایدهپردازان جنبش زندگی مستقل معلولان بر این باورند که زندگی یک فرد دارای معلولیت هیچ تفاوتی با دیگر افراد جامعه ندارد و هر دو به یک اندازه از حقوق شهروندی نفع میبرند. آنها نیز در پی ایجاد بسترهایی برای راهاندازی ابزارهای توانبخشی به معلولان در سطح شهر بودند، که مهمترین آنها اصلاح موانع شهری، دسترسپذیری اماکن و مراکز خرید و ساختمانهای دولتی، مناسبسازی معبرهای شهری و وسایل حمل و نقل عمومی است.
ایدئولوژی حاکم بر جنبش زندگی مستقل
ایدئولوژی حاکم بر این جنبش این است که افراد دارای معلولیت خود از پس معضلات و کموکاستیهای مطرح شده برمیآیند، تنها باید در سیستمهای دولتی نفوذ کنند تا کارشناسانهترین نگاه راه به مسائل داشته باشند. به طور مثال فردی که خود دارای معلولیت است نگاه متفاوتی به سیستم حمل و نقل شهری دارد و تمامی موانع موجود را درک کرده پس برای رفع آنها نگاه تیزبینانهتری نسبت به سایرین دارد. درواقع اگر فردی که دارای معلولیت است بتواند قدرتی سیاسی، اجتماعی داشته باشد در دو بُعد میتواند مثمر ثمر باشد، نخست آنکه با نفوذی که دارد میتواند در معادلات اجتماعی کاری به نفع سایر معلولان انجام دهد و در پی منافع آنان باشد. دوم آنکه میتواند به سایر افراد دارای معلولیت روحیه اثربخشی و نزدیکی به جامعه را بدهد و در امر عادی سازی معلولیت نیز موفق عمل کند.
گسترش جنبش، همراه با توانبخشیهای اجتماعی
در پی گسترش جنبش زندگی مستقل معلولان در طی این سالها این افراد به خواستههای خود رسیدند و قوانین زیادی برای آنها اصلاح شدند و حتی قوانین جدیدی جهت مناسبسازی و رفع موانع زندگی آنها تصویب شد. تحقیقات زیادی دربارۀ چگونگی زندگی معلولان انجام شد، فرصتهای شغلی و بسترهای خود اشتغالی آنها بررسی گردید و به طور کلی توجه زیادی به این افراد معطوف گردید. که امروزه پشتیبانی و حمایت از این جنبش در دستورکار بسیاری از کشورها قرار دارد.
اوضاع دسترسپذیری و جنبش زندگی مستقل معلولان در ایران
درسال 1383 مجلس شورای اسلامی ایران قانونی شامل 16 ماده را درجهت اعتلای زندگی افراد دارای معلولیت تصویب کرد که در این 16 ماده به ابعاد مختلفی اعمم از دسترسپذیری ساختمانها و ادارات، مناسبسازی معابر شهری و سیستم حمل و نقل شهری، بیمۀ افراد دارای معلولیت، ایجاد شغل در ارگانهای دولتی وداشتن برنامههای تلویزیونی برای توانمندسازی معلولین پرداخته شده است.
در سال 1396 ایران نیز به کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت پیوست، این کنوانسیون جهانی یک معاهده بینالمللی حقوق بشر سازمان ملل متحد است که با هدف حمایت از حقوق و عزت افراد دارای معلولیت انجام شدهاست. درواقع اصلیترین دلیل ایجاد این کنوانسیون همان جنبش حمایت از معلولان بود.
کشورهای عضو این کنوانسیون موظفاند اطمینان حاصل کنند که افراد دارای معلولیت از حقوق یکسانی با سایر افراد اجتماع برخوردار باشند. اما سئوالی که پیش میآید این است که آیا قانون 16مادهای حمایت از افراد معلول و یا کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت چقدر در راستای اعتلای زندگی معلولان در ایران موفق بوده؟ آیا راهی ایجاد شده که این افراد فرصت عرض اندام در اجتماع را داشته باشند؟
مناسبسازی در ایران
طبق آمارهای غیر رسمی، ما در کشورمان حدود 12میلیون جانباز و معلول داریم، این یعنی به طور تقریبی از بین هر 15 نفر یک نفر دارای معلولیت است. اما آیا ما در زندگی روزمره خود با این افراد مواجه میشویم؟ آیا در سطح شهرها فرد دارای معلولیتی را میبینیم که بتواند به راحتی تردد کند و احتیاجی به کمک دیگران نداشته باشد؟ پاسخ این سئوالها خیر است. در کشور ما کمترین توجه به این موضوع شده و دسترسپذیری اماکن و خیابانهای ما تقریبا صفر است.
توجه به افراد دارای معلولیت در شرایط بحرانی
در شرایطی که وضعیت اقتصادی روز به روز سختتر و بحرانیتر میشود توجه به معلولین بیش از پیش مهم میشود. معلولان که غالباً از اقشار ضعیف و کمدرآمد جامعه هستند با بحرانهای بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکنند. آنها برای داشتن یک زندگی مستقل و به دور از نیاز به دیگران راه دور و درازی را دارند که باید ارادهای جدی در کار باشد تا معضلات اساسی این قشر دیده شود.
اصلیترین نیازهای معلولان
یکی از اصلیترین نیازهای معلولان که باعث شده آنها از جامعه دور باشند و بیشتر در انزوا به سر ببرند عدم وجود آموزش به افراد جامعه در مورد معلولیت است، آگاهسازی مردم درباره نیازها، تواناییها و مشکلات افراد دارای معلولیت باید در دستورکار حکومت قرار گیرد تا این افراد بیش از پیش فرصت حضور در جامعه را داشته باشند، درکنار آگاهسازی باید مناسبسازی خیابانها و پیادهراهها و همچنین دسترسپذیری اماکن عمومی مانند بانکها، خودپردازها، مراکز دولتی و وسایل حمل و نقل عمومی انجام شود تا بتوانیم بگوییم ما در راستای کمک به جنبش استقلال فردی معلولان قدم برداشتهایم.
قسمت تلخ ماجرا
قسمت تلخ ماجرا این است که ما در قانون تمامی این موضوعها را پیشبینی کردیم اما در مرحله اجرا بسیار ضعیف عمل کردیم و تا اجرایی شدن این مهم راه دور و درازی در پیش داریم. کمبود منابع مالی و ناهماهنگیهای ساختاری و اداری در بسیاری از موارد باعث عدم اجرای قوانین تصویب شده از سوی دولت میشود. به هرحال امیدواریم که در ادامه راه توجه بیشتری به معلولین کشور شود و راهکارهای اصولی و کارشناسی شدهای برای این قشر آسیبپذیر ارائه شود. حالا تصمیم با شما که جنبش زندگی مستقل معلولان در ایران رویاپردازی بوده یا دسترسپذیر؟
مجموعه لرد و خدماتی در راستای زندگی مستقل
شرکت لرد ماموریت سازمانی خودش را زندگی مستقل اعلام کرده است. ما در لرد تلاش می کنیم در جهت زندگی مستقل افراد دارای معلولیت و سالمندان محترم محصولات و خدمات مناسب سازی متعددی را ارائه کنیم تا شعار لرد در حد شعار باقی نماند.